یا ضامن آهو
و سلام بر تو
آن دم که طلوع مشرقی ات، جان عالم را به بشارتی لم یزلی،
سبز می دارد و صدای گریه ات در خانه امام کاظم علیه السلام،
دامنه ای از شعف را برای همیشه رقم می زند.
سلام بر تو که گستره خِلقت، جز با حضور روشن تو تکامل نمی گرفت
و اهل بیت روشنایی، جز با وجود بی نهایت تو
خدا را برای همگان ترسیم نمی کرد.
کبوتر حرم
ای کبوتر که نشستی روی گنبد طلا تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم سرم و بجای گنبد روی خاکها می ذارم
خونه قشنگ تو کجا و این خونه کجا گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا
اونجا هرکی می پره طائر افلاکی میشه اینجا هرکی می پره بال و پرش خاکی میشه
اونجا خادما با زائر آقا مهربونن اینجا زائرا رو از کنار قبرها می رونن
تو که هر شب می سوزه چلچراغا دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت
کی میگه که تو غریبی،غریب عاشق نداره
روز و شب این همه عاشقرو خاکت سر می ذاره
غریب اونه تو بقیع شمع و چراغی نداره
نه ضریح و نه حرم حتی رواقی نداره
رؤياى آسمانى
شبى تنها
ميان اين همه رؤيا
تو را ديدم...
تو را با قامتى زيبا
ميان دشتى از گلها
كنارت بحر آبى رنگ
و دستانت پر از گلبوته هاى نور
پر از گلبرگ ياس و سوسن و مريم
و من سر تا به پا حيرت
دلم سنگين از اين غمها
از اين دنيا
كه ناگه
آهويى رعنا
در آغوش تو شد آرام
صدايى از دل دريا
چنين مى خواند:
به قربان پناه گرمت اى مولا!
تمام صورتم را اشك ها پر كرده بود، آرى
چنين رؤيا مرا واداشت
كه بنويسم:
به قربان پناه گرم تو آقا!